۱۳۸۸ مرداد ۲۰, سه‌شنبه

بی رنگی

نمی دونم تا حالا کم رنگ شدید یا نه؟
بعضی اوقات کم رنگ می شم بدونه اینکه بدونم چرا؟
می پرسید کم رنگی چیه؟
کم رنگی یعنی بی حوصلگی ، دلتنگی ، یه نوع ترس.
ترس از چیزی که نمی دونی چیه.
اینقدر کم رنگ می شم که نمی خوام هیچ کس و هیچ چیزی رو ببینم حتی خدا !!!!
کم رنگی یه دردیه مثل دردای بی درمون
به همه چی گیر میدی ، بی حوصله ای ، حوصله هیچ کس و هیچ جا رو نداری
به همه بد وبیراه می گی حتی خدا !!!!
تو این کم رنگی فقط دوست داری یه کم رنگ....
خیلی خوبه یکی پیدا بشه روی آدم رنگ بپاشه،رنگای قشنگ.
اون یه نفر هیچ کسی نیست جز یه رفیق،یه رفیق رنگی که هی روت رنگ بپاشه
بشی مثل رنگین کمان..
اصلا رفیق خوب خودش رنگین کمانه
خیلی وقت بود که یه رنگین کمان تو زندگیم نداشتم

Last thing I remember, I was
آخرين چيزي كه به ياد مي آورم
Running for the door
در حال دويدن به سوي در بودم
I had to find the passage back
مي بايست راه برگشت
To the place I was before
به جائي كه قبلا" بودم را پيدا مي كردم’
relax,’ said the night man,
مسئول شب گفت : آرام باش
We are programmed to receive.
ما براي پذيرا شدن اينجا هستيم
You can checkout any time you like,
شما مي توانيد هر زمان كه مايليد قصد رفتن كنيد
But you can never leave!
اما هرگــــــــــــز نمي توانيد اينجا را ترك كنيد

۱ نظر:

Unknown گفت...

فراوون بی رنگ شدم آدم یکی رو می خواد یه قوطی رنگ بیاره بریزه روش حالا اگه این یکی نباشه !